چه کنیم که همیشه برای همسرمان دوست داشتنی باشیم
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۷۶۶۲۹
به گزارش همشهری آنلاین،این جدایی زیر سر پدیدهای است به نام «دلزدگی زناشویی» که معمولاً تا رسیدن به نقطه انفجار در سکوت باقی میماند. در خیلی مواقع سکوت به جای اینکه علامت رضا باشد، نشانه سرکوب کردن مسائلی است که توانایی مواجهه با آنها را نداریم و نمیتوانیم حلشان کنیم. البته معمولاً خود ما هم متوجه دلزدگیمان نمیشویم و همه تقصیرها را به گردن عوامل بیرونی میاندازیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی از درست شدن اوضاع موجود ناامید میشویم و دست از تلاش برای بهتر کردن امور برمیداریم و با کمترین لذت به زندگی روزمرهمان ادامه میدهیم، یعنی دلزده شدهایم. در این وضعیت، امید به داشتن رابطه بهتر با همسرمان را از دست میدهیم. همین ناامیدی به مرور زمان، ما را از همسرمان دور میکند.
فرقی ندارد زن باشیم یا مرد، وقتی کل معنای زندگی خود را در وجود یک عشق رؤیایی ببینیم، بیشتر احتمال دارد که دچار دلزدگی زناشویی شویم. خیلی از مشکلات روانیای که با آنها درگیر میشویم، به خاطر بیمعنایی زندگی شخصی ماست. اگر زندگی فردی ما بیمعنا و بیهدف باشد، نمیتوانیم شخصیت مستقلی داشته باشیم.
نداشتن احساس خودارزشمندی، باعث میشود نتوانیم خودمان را به تنهایی و بدون وابستگی به عشقمان تصور کنیم. در حقیقت توی ذهنمان همه مسئولیت احساسی و روانی زندگی را از خودمان سلب میکنیم و روی دوش همسرمان میاندازیم. به این معنی که تلاشی برای بهتر کردن اوضاع نمیکنیم و ترجیح میدهیم که همه تلاشها را همسرمان بکند و ما فقط منتظر نتیجه مطلوب بمانیم .
چطور دلزده میشویم؟کیفیت زندگی، به کیفیت دیدگاه ما بستگی دارد. وقتی مدام بیحوصلهایم و توقع داریم همسرمان حوصله همه چیز را داشته باشد، وقتی همیشه حواسمان به حال بد خودمان است، اما نمیتوانیم حال بد او را تحمل کنیم، یعنی سهم مسئولیت خودمان را در زندگی مشترک نپذیرفتهایم. درواقع آنقدر که همسرمان را در خوب کردن حالمان مؤثر میدانیم، خودمان را در تغییر حال خودمان اثرگذار نمیبینیم.
یکی از دلایل مهم دلزدگی مقایسه است. وقتی ما در ذهنمان برای خودمان به شکل مستقل هیچ ارزشی قائل نباشیم، برای رسیدن به حس ارزشمندی، خودمان را با اطرافیانمان مقایسه میکنیم. اگر ارزش طرف مقابل را پایینتر ببینیم، اعتمادبهنفس میگیریم و اگر فرد مقابل را بالاتر ببینیم، اعتمادبهنفسمان را از دست میدهیم. اعتمادبهنفس پایین هم توانایی عشق ورزیدن و لذت بردن از روابط را از ما میگیرد.
نکته جالب این است که همه این روند، فقط دارد توی ذهن ما اتفاق میافتد. در حقیقت ارزش وجودی هیچ کسی از دیگری بالاتر نیست. وقتی ما همیشه خودمان را پایینتر از همسرمان ببینیم، نمیتوانیم رفتار محبتآمیز او را به عنوان عشقورزی باور کنیم. حتی ممکن است باور ما این باشد که محبتهای او از ته دل نیست و دارد به ما باج میدهد. وقتی که توی ذهنمان چنین ساختارهای غلطی وجود باشد، دلزدگی به سراغمان میآید.
دلزدگی تقصیر کیست؟ما به تعداد آدمهای توی زندگیمان، رابطه داریم؛ رابطه والد با هر کدام از فرزندان، رابطه همسری، رابطه با والدینمان، رابطه دوستی و دهها و صدها رابطه دیگر. هیچوقت یک رابطه که دو نفر در آن دخیل هستند، صرفا با رفتار یک نفر ویران نمیشود. اگر همین الان دیدگاهمان این است که همسرمان همه زندگی را خراب کرده است، ناچار باید بپذیریم که داریم با سلب مسئولیت از خودمان بار رابطه را روی دوش همسرمان میاندازیم. حالا اگر او هم بخواهد مقابله به مثل کند، دیگر چیزی از رابطه نمیماند. تحقیقات روانشناسان هم نشان داده از مهمترین دلایل دلزدگی زناشویی، باورهای غیرمنطقی هر کدام از طرفین است.
یک نمونه باور غیرمنطقی در مورد زندگی مشترک این است که برای خوشبختی و عشق مطلق ازدواج کنیم و ازدواج را صرفاً عشقورزی بدانیم. وقتی با این باور وارد زندگی مشترک میشویم، خیلی زود و در مواجهه با اولین کمبودهای زندگی، دچار دلزدگی خواهیم شد. باور غیرمنطقی دیگر، آسیبناپذیر تصور کردن همسرمان است. اینکه تصور کنیم فقط ما آسیب دیدهایم و حقی برای آسیب دیدن طرف مقابلمان قائل نشویم.
چه کنیم از دلزدگیمان کم شود؟یکی از مهمترین موانع بروز دلزدگی، توانایی کنترل هیجان است. وقتی در هر اتفاق کوچک و بزرگی که در زندگی روزمرهمان اتفاق میافتد، خلقمان بالا و پایین میشود و در نتیجه رفتارمان با همسرمان خوب و بد میشود، یعنی کنترل هیجانی پایینی داریم. برای رسیدن به ثبات هیجانی، در قدم اول لازم است مسئولیت زندگیمان را خودمان به عهده بگیریم، یعنی قبول کنیم که همسرمان با همه کاستیهایش، نمیتواند به اندازه خود ما در تغییر حال و احوالمان اثرگذار باشد. به هیجانها و احساساتمان دقت کنیم. ممکن است حالت هیجانی ما موقت و وابسته به ضعف و کمبودهای جسمانی باشد.
معمولاً هیجان منفی ما بیشتر از اینکه ناشی از رفتار اطرافیان باشد، ناشی از افکار ماست. قبل از بروز هیجان منفی نسبت به همسر حتماً سهم خودمان را هم در نظر بگیریم. در منفیترین اتفاقها هم باز نکتهای برای همدردی با همسرمان پیدا کنیم. اینطوری احساس تنفر غیرمنطقی و ناامیدی شدیدی که در دلزدگی زناشویی سراغمان میآید، به مرور از بین میرود. در مرور مشکلاتمان یکطرفه به قاضی نرویم و حتماً از کمک و مشاوره روانشناس خبره استفاده کنیم تا جنبههای مختلف هیجانی ما را به ما نشان دهد.
کد خبر 772453 منبع: همشهری آنلاین برچسبها خبر مهم ازدواج - طلاق همسر آزاری مهارتهای زندگی مهارتها خانوادهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم ازدواج طلاق همسر آزاری مهارت های زندگی مهارت ها خانواده دلزدگی زناشویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۷۶۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اهمیت توجه به خودشفقتی در چیست؟
یک روانشناس گفت: در دنیای امروز به آسانی گرفتار انتقاد از خود و سرزنش خود هنگام اشتباه یا ناکامی میشویم، اما چه میشود، اگر به جای این سختی، با خودمان مهربان باشیم و با شفقت به خودمان نگاه کنیم؟ اینجاست که مفهوم خودشفقت معنا پیدا میکند.
سارا محمدی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: خودشفقت به معنای رفتار دوستانه و درککننده با خودمان در لحظات سختی و چالش است؛ این به معنای نادیده گرفتن اشتباهات یا ضعفهایمان نیست، بلکه به معنای پذیرش آنها به عنوان بخشی از تجربه انسانی و ارائه حمایت و تشویق به خودمان برای حرکت به جلو است.
وی افزود: تفاوت های ظریفی بین خود شفقت، عزت نفس و خودباوری وجود دارد؛ عزت نفس به ارزیابی کلی شما از خودتان اشاره دارد و احساسی است که شما در مورد ارزش و لیاقت خود دارید؛ خودباوری به این معنا است که شما به تواناییهای خود برای رسیدن به اهدافتان و غلبه بر سختیها ایمان دارید، اما «خود شفقت» به مهربانی و درک شما نسبت به خود، به خصوص در زمانهای سختی گفته میشود.
مدیرعامل انجمن صنفی مراکز مشاوره و روانشناسی استان اصفهان بیان کرد: در واقع «خود شفقت» به معنای بخشش خود برای اشتباهاتتان، پذیرش نقصهایتان و مراقبت از خودتان در سطح عاطفی است، از این رو خود شفقت به شما کمک میکند تا با احساسات دشوار کنار بیایید، تابآوری خود را افزایش دهید و روابط سالمتری ایجاد کنید.
وی اضافه کرد: خودشفقتورزی بر سه عنصر اصلی «مهربانی با خود»، «انسانیت مشترک» و «ذهنآگاهی» بنا شده است؛ مهربانی با خود به این معنی است که با خودتان همان طور که با یک دوست رفتار میکنید، رفتار کنید؛ این شامل صحبتهای مثبت با خود، بخشش اشتباهات خود و مراقبت از نیازهای عاطفی و جسمی خود میشود.
محمدی گفت: انسانیت مشترک به این معنی است که به یاد داشته باشید که همه انسانها اشتباه میکنند و رنج میبرند، این به شما کمک میکند تا احساس شرم و انزوا را که ممکن است در زمانهای سخت تجربه کنید، کاهش دهید.
وی افزود: همچنین ذهنآگاهی به این معنی است که توجه خود را به لحظه حال معطوف کنید و افکار و احساسات خود را بدون قضاوت مشاهده کنید و این امر موجب میشود تا از خود انتقادی و افکار منفی خود آگاه شوید و با آنها مقابله کنید.
این روانشناس در خصوص راههای افزایش خودشفقتورزی بیان کرد: به جای تمرکز بر نقاط ضعف و اشتباهات خود، بر نقاط قوت و دستاوردهای خود تمرکز کنید؛ وقتی مرتکب اشتباه میشوید، خود را ببخشید و به جای سرزنش خود، از آن درس بگیرید، همچنین به نیازهای جسمی و عاطفی خود مانند خواب کافی، تغذیه سالم و ورزش منظم توجه کنید، بنابراین اجازه دهید احساساتتان را تجربه کنید، بدون اینکه آنها را سرکوب یا قضاوت کنید.
وی ادامه داد: تکنیکهایی مانند مدیتیشن و یوگا میتوانند به شما کمک کنند تا ذهنآگاهی خود را افزایش دهید؛ اگر برای تمرین خودشفقتورزی به تنهایی مشکل دارید، صحبت با یک دوست یا درمانگر حامی میتواند مفید باشد؛ لازم به ذکر است که هیچکس کامل نیست، همه ما اشتباه میکنیم و به زمان برای یادگیری و رشد از تجربیاتمان نیاز داریم.
محمدی خاطرنشان کرد: مطالعات نشان داده اند که خودشفقت می تواند موجب کاهش سطح استرس و اضطراب شود و به ما کمک می کند تا با چالش ها و مشکلات زندگی بهتر کنار بیاییم، بنابراین زمانی که با خودمان مهربان هستیم، با دیگران نیز مهربان تر خواهیم بود.
کد خبر 749559